سرکوب اسلام گراها در مصر




نویسنده:محمد بازی

کلیدواژه: مصر،هشام برکات،محمد مرسی،اخوان المسلمین

 

در 29ژوئن دادستان ارشد مصری هنگامیکه از خانه خود در قاهره خارج میشد در یک خودروی حامل بمب کشته شد.او بلند پایه ترین مقامی بود که  که ترور شدچون دو سال پیش مبارزان اسلام گرا پس از اینکه ارتش مصر محمد مرسی،اولین رئیس جمهور منتخب دموکراتیک، را خلع کنند  شورشی را بر پا کرده بودند.

ترور هشام برکات،دادستان مصر به تراژدی شباهت دارد اما تعجب اور نیست.مصر به چرخه ای از حالت خشونت تحریم گونه، سرکوب و انتقام به مجرد اینکه ارتش، مرسی را از قدرت در جولای 2013 برکنار ساخت حرکت مارپیچی به خود گرفته است.حکومت جدید که از پشتیبانی ارتش برخوردار است اقدامات تهاجمی تری  را برای سرکوب تمامی رقبای سیاسی،دستگیر کردن رهبران اخوان المسلمین که پس از کودتا فرار را بر قرار برگزیده بودند به کار گرفتند و دستاوردهای زیادی را که در شورش2011 به سقوط حسنی مبارک انجامیده بود خنثی ساختند.

اینها خطراتی هستند که برخی در جهان عرب و غرب نتوانستند ان را درک کنند. در حالیکه پس از کودتا در مصر سکوت اختیار کردندد. با ا ین که حاکمیت اقتدارگرایی ظاهرا ثبات را در مدت کوتاهی تامین کرده ، اما  به نارضایتیها دامن زده و این ایده را تصدیق کرده است که خشونت تنها راه کسب قدرت سیاسی است.

یک دادگاه مصری در 16 ژوئن مجازات اعدام را برای مرسی ،اولین رهبر اخوان المسلمین که مسئولیت ریاست جمهوری را در یک کشور عربی پذیرفت، تایید کرد. مرسی  از همان ایتدا در ماه می همراه با بیش از صد تن از متهمان به اتهام همدست بودن در فرار اززندان به اعدام محکوم شده بود.این حکم اعدام که اخرین مجموعه از داددادگاهی دورغین است و  با صدور حکم خود به اعدام دسته جمعی میانجامد توسط  قوه قضاییه پس از کودتای نظامی صادر شد.اگر مرسی، رئیس جمهور سابق، در نهایت به دار اویخته شود قطعا اشتباه قضایی مهمی خواهد بود و  این از مرسی در میان میلیونها نفراز مسلما نان جهان چهره یک شهید را میسازد.

سوای سرنوشت مرسی، اعدامهای دسته جمعی نشانه خطرناکی را به اسلامگراها در سراسر خاورمیانه  میفرستند؛ نشانه ای که نتایج انتخابات مورد احترام نخواهد بود.تجربه اخیر اخوان المسلمین در مصر نشان از این دارد که نیروهای اقتدارگرا و سکولار برای تضعیف اسلام گراها  بسیج میشوند پیش از انکه  فرصت حاکمیت داشته باشند.اساسا مصر بدون  مشارکت اخوان المسلمین نمیتواند دموکراسی ماندنی باشد.

هنگامیکه ارتش مرسی را خلع کرد، اصرار بر این داشت که این عمل ناشی از اراده مردم مصر است،کسی که با حاکمیت ناشیانه خود و سیاستهای اقتصادی مصیبت بار  باعث گسترش یاس و ناامیدی شده بود.اما ا رتش در انجا توقف نکرد؛ مرسی و هزاران نفر از  دیگر رهبران و فعالان اخوان المسلمین را دستگیر کرده و  خروجی رسانه های طرفدار اسلام گراها را تعطیل کرده و  مشارکت کامل اخوان المسلمین در زندگی سیاسی مصررا غیر قاونی اعلام کرد.سپس ارتش و نیروهای امنیتی در اگوست2013 به سوی هزاران نفر از طرفداران مرسی که در میدان ربا ال ادوی به طور مسالمت امیز تحصن کرده بودند شلیک کرد و دست کم جان هزارن نفر را گرفت.دیده بانی حقوق بشر این قتل عام را یکی از بزرگترین کشتارهای تظاهر کنندگان در یک روز در تاریخ معاصر نامید.

عبدل فتاح ال سیسی وزیر دفاع مرسی و  محرک اصلی کودتا اکنون رئیس جمهور مصر است. او عناصر متعددی از حاکمیت ارتش را احیا کرده و  مقامات رژیم مبارک را به قدرت بازگردانده است.پس از اینکه جمال عبداناصر  رهبر کاریزمای مصری که توانست پادشاهی تحت حمایت بریتانیا را در سال 1952 خلع کند سیسی نیز اخرین کسی است که در خط دیکتاتوری نظامی قرار گرفته که بر مصر حاکم است.

اخوان المسلمین از قدیمیترین و موثرترین حکومت اسلام گرا در جهان عرب و اسلام است؛اخوان المسلمین برای شعبه ها و  وابسته ها در سراسر خاورمیانه منبع الهام بوده است. در طی چندین دهه احزاب اسلام گرا در منطقه از خشونت اعلام انصراف کرده و خود را متعهد به مشارکت در سیاستهای انتخاباتی میدانند.

اما اکنون اسلامگراها کودتای نظامی و سرکوب متعاقب ان را در مصر نشانه عدم احترام به نتایج انتخابات مردم میدانند.این پروسه میتواند خارج از کنترل، حرکت مارپیچی داشته باشد. در سال 1992 جبهه رستگاری اسلامی در الجزایر در استانه پیروزی  انتخابات پارلمان بود  که ارتش دخالت کرد و نتایج  انتخابات را به هم زد. این کودتای ارتش باعث هشت جنگ داخلی شد که بیش از  صد هزار کشته بر جای گذاشت.

امروز ارتش مصر تا حدی بدون اینکه مجازات شود به سرکوب خود ادامه میدهد زیرا ایالات متحده و دیگر قدرتهای غربی اشکار ساخته اند که ثبات را بر دموکراسی ترجیح میدهند.اکثر غربیها پذیرفته اند که کودتا تا حد زیادی در مورد دادگاههای دروغین و حکم اعدام های دسته جمعی توسط سیستم قضایی مصر  در سکوت مانده اند. ایالات متحده هر ساله میلغ 1.3 میلیارد دلار کمک نظامی به مصر اختصاص میدهد اما امریکا از  به کار گرفتن این کمکها به عنوان اهرم فشار بر رژیم مصر اکراه دارد.

اخوان المسمین که در سال 1928 بدست معلمی به نام حسن البنا پایه گذاری شد از همان ابتدا بر تبلیغ و تهیه کردن خدمات اجتماعی متمرکز بود. هنگامیکه ناصر و جنبش افسران ازاد او در 1952 قدرت را بدست گرفتند  در ظاهر متحد اخوان المسلمین بودند ولی پس از اینکه  در سال 1954یکی از اعضای اخوان سعی در ترور ناصر  داشت رژیم جدید نظامی به  سوی  از میدان به در کردن اسلام گراها با دستگیری، اعدام و  تبعید هزاران نفر حرکت کرد.

سرکوب اخوان المسلمین به دست  ناصر در دهه های 1950 و 1940 به پایه گذاری بنیان های ظهور خشونت جنبشهای اسلامی در مصر و در سراسر خاورمیانه کمک کرد.سید قطب ایدئولوگ  اخوان المسلمین  و  اشتی ناپذیرترین متفکر  ان دوره  که مانیفست راه طی شده را به چاب رساند استدلال میکرد که ملی گرایی عربی سکولار  جمال عبداناصر به اقتدار گرایی و دوره جدیدی از جاهلیت انجامیده .جاهیت اصطلاحی بود که طنین خاصی را برای اسلام گراها دارد زیرا مربوط به دوره قبل اسلام یا عصر  تاریکی است.سید قطب در سال 1966 توسط رژیم ناصر اعدام شد و به جرگه شهدای اسلام در امد.

اکثر بازمانده های اخوان المسلمین در دهه 1960 از خشونت دوری گزیدند و خواهان سازش با رژیم سکولار شدند. اما ایده های سید قطب رشد کرد و هواداران او از اخوان المسلمین جدا شده و به جناح های خشن تری منشعب شدند. گروه اسلامی و جهاد اسلامی مصر دو  تا از مهمترین شاخه های این انشعاب میباشد. در سال 1981 اعضای جهاد اسلامی به داخل ارتش مصر نفوذ کرده و رئیس جمهور انور سادات را ترور کردند. مبارک، جانشین سادات به عنوان ریاست جمهوری انتخاب شد وی اقدامات سرکوبگرایانه جدیدی هم بر جهاد اسلامی مصر و اخوان المسلیمن  به راه انداخت.

در دهه1980 موج دیگری از اسلام گراهای مصری مجبور به تبعید شدند و اکثر انها به جهادی که از سوی سازمان سیا در نبرد علیه شوروی در اشغال افغانستان حمایت میشد سر بر اوردند. مصری ها که بیشترشان از طرفدارن سید قطب بودند مانند ایمن ال ظواهری(رهبر جهاد اسلامی مصر در هنگام ترور سادات) بعدها  استخوان فقرات القاعده را تشکیل دادند.

در اواخر دهه1980 گروه اسلامی حملات حادی را علیه پلیس،مقامات حکومتی  و روشنفکران در سراسر مصر  اغاز کردند که به کشته شدن 2.500 تن  انجامید و همینطور به فلج کردن اقتصاد کشور.

واکنش رژیم مبارک سرکوب خشن ،دستگیری ،اعدام و یا دیپورت کردن هزاران نفر از مظنونین اسلامگرا بود.مصریها از اسلام گراهای خشن دوری کردند در حالیکه اخوان المسلمین به اصل عدم خشونت خود وفادار بود.

متاسفانه،این چرخه سرکوبی دولت که منجر به افراط گرایی و خشونت شده امورزه هم در مصر تکرار میشود.

برای اسلام گراهای مصری و به راستی اسلام گراهای خاورمیانه پس از عزل مرسی دو را وجود دارد: جهادگرایی که توسط قطب و هواداران او حمایت مشود  ویا اینکه گزینه صلح جویانه را که توسط اسلام گرایان ترکیه،مراکش، تون و جاهای دیگر استفاده میشود برگزینند.گروهای مذکور خود را متعد به کار اندک ایجاد پایگاه اجتماعی،مهیا کردن خدمات به رای دهندگان و شرکت در سیاستهای اتخاباتی میدانند.

اخرین خطر یک حکومت اقتدار گرا اینست که از تمامی اسلام گراها چهره یک شیطان میسازند؛ تروریستهای که باید سرکوب شوند که این البته تبدیل به پیشگویی صادقانه شده است.سرکوب مصر  به انهایی که حامی خشونت هستند ثابت میکند که تنها راه برای حفظ جانشان و  کسب قدرت،سرکوب است.ما نباید به رژیم های مانند رژیم سیسی اجازه دهیم که تنفر به وجود اورد یا اینکه الگوهای سرکوب را که به افراط گرایی بیشتر مینجامد تکرار کند..

منبع: رویترز:http://blogs.reuters.com/great-debate/2015/07/01/why-egypts-crackdown-on-islamists-will-lead-to-bloodshed/

مترجم: سید علی سجادی


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.